یادم می آید آن روزها با دیدنش یک دل نه صد دل عاشقش شده بودم. نجابت، وقار و متانتی که در رفتار و گفتارش موج می زد ناخودآگاه من را به سمت خودش می کشید. همیشه ملاکم برای انتخاب همسر همین چند گزینه بود، اما شاید من زیادی خوش شانس بودم که معشوقه ام زیبایی مسحورکننده ای داشت و جذابیتش هر نگاهی را به سمت خودش می کشید. قطعا در کنار هم جای گرفتن این همه ویژگی در یک دختر دم بخت، برایش با درخواست های متعدد ازدواج به همراه بود و حتما کار من هم برای پاسخ مثبت گرفتن از چنین دختری کار آسانی نبود...
خاطره ای از برگزاری مراسم عروسی
برایم مهم نبود، حاضر بودم زمین و زمان را به هم بدوزم تا مابقی عمرم را با ایده آل ترین دختری که به دنبالش می گشتم سپری کنم. شاید به عمرش هیچ وقت خواستگاری به سمجی من نداشت؛ یک روز در مقابل این همه اصرار من کوتاه آمد و قبول کرد که من در ادامه عمر، خوشبخت ترین مرد روی زمین باشم.
همیشه عاشقش بودم و هستم و خودش این را بهتر از همه می داند. یادم می آید پس از گرفتن پاسخ مثبت از دختر رویاهایم نخستین دل نگرانی من با بهترین نتیجه به پایان رسید؛ اما شاید کار من از آنجا بود که سخت تر شد؛ محقق کردن تمامی آرزوهای دختر رویایی ام برای من به معنای خود زندگی بود. از اینکه او را خوشحال کنم احساس شور و شعف می کرد که در راستای همین امر، به فکر برپایی جشن عروسی مثال زدنی و لوکس افتادم و این دومین دل نگرانی من بود. مطمئن بودم آن کسی که پس از انجام این کار بیشتر از سایرین خوشحال خواهد شد، خودم هستم. به همین خاطر سعی کردم اصطلاحا همه جوره برایش سنگ تمام بگذارم. به همین خاطر برنامه ام را در رابطه با برگزاری مراسمی فوق لوکس با او در میان گذاشتم، اول مخالفت کرد و گفت که دوست ندارد برای خوشحالیش خودم را به زحمت بیندازم. می دانستم که این حرف ها را از روی اخلاق مداری و علاقه ای که به من داشت می زد؛ مگر می شود دختری آرزو نداشته باشد که شب عروسی اش، رویایی ترین شب زندگی اش باشد؟ راستش دل خودم هم برای دیدنش در شیک ترین لباس عروس پر می زد. بالاخره توانستم راضیش کنم تا در ادامه راه با من همراه باشد. در نخستین گام سعی کردم تمامی شهر را زیر و رو کنم تا بهترین
تشریفات عروسی و خدمات عروسی را پیدا کنم. پس از کلی پرس و جو به نام تشریفات مجالس ملل رسیدم. با دیدن نمونه کارهایشان، حس کردم که می تواند گزینه مناسب ما برای برگزاری مراسمی رویایی باشد.
یک روز که به همراه همسرم به این تشریفات مجالس سری زدیم، مطمئن شدم که بهترین گزینه برای مراسم عروسی ما، تشریفات عروسی ملل است. برخوردار محترمانه و حرفه ای کادر تشریفات، ما را برای بستن قرار داد ترغیب کرد و کار را با آن ها نهایی کردیم. آن روز همسرم هم با دیدن رفتار حرفه ای و نمونه کارهای منحصر به فرد خدمات مجالس ملل به وجد آمده بود. شور و ذوق را در نگاهش به خوبی حس می کردم و این برای من مهم ترین چیز بود.
امروز نزدیک به 3 سال است که از مراسم عروسی ما می گذرد، اما هنوز هم که هنوز است نام عروسی ما به عنوان رویایی ترین مراسم بر سر زبان هاست. آن شب بدون هیچ گونه اغراقی، بهترین شب زندگی من بود؛ چون تشریفات ملل با توجه به تمامی نکات ذکر شده از سوی ما عمل کردند. مهم ترین چیز برای من دیدن همسرم در لباسی فوق العاده که برازنده شانش باشد، بود. تشریفات ملل با معرفی یک مزون حرفه ای و کاربلد در این عرضه موجب شدند تا من فرشته زندگی ام را در لباسی رویایی و فوق العاده ببینم. به همین خاطر بابت تمامی همراهی اشان در عرصه گل آرایی، معرفی آتلیه، موزیک، نورپردازی، معرفی مزون، آراستن سفره عقد و شام بی نظیرشان از آن ها سپاس گزارم. تیم تشریفات عروسی و
خدمات مجالس ملل توانست به بهترین شکل، دل نگرانی دوم من را رفع کند و شبی رویایی را برایمان رقم بزند.